تکیهگاه گیردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درگیر کننده، درگیری، قید، گیر، گیرداری، مانع، محدودیت، محدودیت ترافیک، مقید، وابستگی
قید، درگیری
جلوگیری از حرکت بتن
ساماندهی رودخانه
قید دورانی، گیرداری دورانی
کرنش دورانی
کرنش گسیختگی
بازدارنده لرزهای
نیروی خودکرنش
پیچیدگی برشی، تغییر زاویه نسبی برشی، تغییر شکل برشی، تغییر فرم برشی، تغییر فرم نسبی برشی، تنجش برشی، کرنش برشی
تغییر طول نسبی ساده