شهر، شهرک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهر بازاری
مهندس شهرساز، مهندس شهرتاس
شهرسازی
زیبایی شناختی برنامهریزی شهری
برج خنک کننده، برج مبرد
برج جرثقیل، دکل جرثقیل
برج آبگیر خشک
برجنما
دکل خودایستا
برج مهار شده