ذوب کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه ذوب، نقطه گداز
منطقه ذوب
کنترل تدریجی
بروزرسانی مدول حجمی
ضریب خاموشی مولی، ضریب استهلاک مولی
قاب خمشی
قاب مقاوم در برابر خمش
مقاوم در برابر خمش
قاب فضایی پیوسته، قاب فضایی مقاوم در برابر لنگر
بار ضربانی متحرک
تزریق گل، گل پاشی