قلم نقشه کشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف باد رفته، برفرانه
قاب شکلپذیر مقاوم در برابر خمش
راندمان گردو غبارگیری
پودر شدگی، غبارزایی، گرد دادن، گرد و غبار کردن، گردشدگی
پودرشدگی سطح
دستگاه گرمازای برقی
کاوش الکتریکی
بالابر
لودر با تسمه نقاله
جاری شدن
به صورت کپسول ساختن