لقمه منقطعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوش گوشهای منقطع
کوره تنورهای (چاهی – متناوب)
شمعک متناوب
آبراهه بیدوام، آبراهه منقطع، جریان غیر ثابت، چشمه متناوب
جوش منقطع
بطور متناوب
حجم بین دانه
توانایی آبیاری
کارکردهای پنهان
گرمای نهان
ریشه نهانی