پوشش، رویه، سطح، نما، ظاهر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوادهی سطحی
هواده سطحی
حفرات هوای سطحی
مساحت
پارکینگ همسطح
رویهکاری، لایه رویه، لایه رویی
خزیدن سطحی
گودی نشست عرضی سطحی
بازداشت سطحی، نگهداشت سطحی
فرسودگی رویی
مقاومت سطحی