پس قیدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش قیدی
تغییر شکل ابتدایی، تغییر شکل موجود بدوی
کرنش اصلی
اصل انرژی تغییر شکل کمینه
اصل حداقل انرژی تغییر شکل
آهنگ تنجش، سرعت تغییر شکل، میزان تنجش
انرژی کرنشی داخلی قابل بازیابی
قید اضافی
کرنش پسماند
گیردار کردن، مقید کردن، مهارکردن
با قید، ثابت، گیردار، مقید، مهار شده، وابسته