موجودی، ذخیره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حوضچه
انباشته مصالح، دپو، محل نگاهداری شن و ماسه
انبار کردن
کلفت
آجر جوش، آجر سخت
آجر لندنی
آبگیر، بارناو، شیرکشویی، لوله تحت فشار، مجرای تحت فشار