دستگاه، سامانه، سیستم، شبکه، مجموعه، نظام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راندمان شبکه
مدیریت سیستم
ماتریس سیستم
سیستم کمیات
دستگاه با یک درجه آزادی
دستگاه مندانه
خطای سیستماتیک
آزادسازی اضافی سیستماتیک
نمونهگیری سیستماتیک
سیستم فاضلاب کاملا مجزا
سیستم کنترل ترافیک