ایستگاه عکسبرداری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستگاه هواشناسی
برخورد با شیئی ثابت، برخورد با شیئی ساکن
برخورد با وسیله نقلیه ثابت، برخورد با وسیله نقلیه ساکن
پایگاه آماری، پایگاه شمارش، جایگاه آماری، جایگاه شمارش
انهدام جنگل، جنگل کنی
ایستگاه آزمایش
جایگاه بنزینگیری، جایگاه سوختگیری
ایستگاه اندازهگیری
دوره راه اندازی
ایستگاه بندری