صورت وضعیت موقت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حالت سکون
ملک
ساماندهی
حالت حد بهرهبرداری، حالت حد قابلیت بهرهبرداری
حالت جامد
حالت پابرجا، حالت پایدار، حالت دایم، حالت دایمی، حالت ماندگار
دینامیکی پیوسته
شرط حالت مداوم، شرط حالت یکنواخت
ارتعاش اجباری یکنواخت
پیشروش پایا
ارتعاش پابرجا، ارتعاش پایا