تثبیت، تثبیت کردن، ثابت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قشر تثبیت شده، لایه تثبیت شده
زیر اساس محکم شده
تثبیت کننده، ثابت نگاهدارنده، ماده تثبیت کننده
مواد پایدار کننده
تثبیت شده با سیمان
مواد شیمیایی تثبیت کننده
تثبیت شده با آهک