سفر فضایی، مسافرت فضایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وسیله نقلیه فضایی
تئوری خرپای فضایی
سفینه فضایی، فضاپیما
فاصله دهنده، فاصله نگهدار، فاصلهگیر، وادار
حایل
فاصله نگهدار، وادار، لقمه، اندازه نگهدار
فضای فعالیت
هوافضا
فاصله هوایی
میانگین فاصله مسافتی