لای گرفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبرفت انباری، بند آمدن با گل و لای، تهنشینی لای گذاری، رسوبگذاری، رسوبگیری
مخزن رسوبگیر
انسداد در خلل و فرج، آبرفت انباری، تهنشینی، لای گرفتگی، لای گیری، لای گیری، لای گرفتگی
سنگ لای، فورش سنگ، ماسه سنگ ریزدانه
فورشی، لایدار
آبرفتی لایدار
رس سیلیتی
لوم رسی سیلتی
شن لایدار
ماسه سیلتی، ماسه لایدار، ماسه لایدار
ماسه گیر