نمونه به هم خورده، نمونه دست خورده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمونه دست خورده
حداقل نمونه سنگدانه
نمونه جهتمند، نمونه سودار
نمونه ضربهای
نمونهگیر پیستونی، نمونهگیر سمبهای
نمونه تصادفی
نمونهبردار رسوب
نمونهگیر جداری
نمونهبردار برف، نمونهگیر برف
نمونهگیر دو کفهای
نمونهگیر قاشقی