پوسیدگی، پوسیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوار، دورانی، فلکهای
کوره گردنده سیمان
خنک کن کلینکر دوار
جریان سه فاز
پخشان دوار
خشک کن دوار
گمانه زن گردشی
دکل حفاری دورانی، ماشین حفار دورانی
حفاری دورانی
خشککن دوار
فلکه، میدان