مدل تبادل سفر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سه جزئی، سه طرفه، سه نسخهای
سیستم سه در میان چراغ راهنما
سه پایه
چین خوردن جان، لهیدگی جان، لهیدگی جان تیر
سفر به کار