خروج از راست، خروجی از راست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورود از راست، ورودی از راست
راستگرد
سیستم مختصات راست گرد
تقدم، حریم، حق تقدم، حق گذار، حق گذر، عرض حریم
عرض حریم
خط عبوری راستگرد
ترافیک راستگرد
وسیله نقلیه راستگرد
گشتاور پایدار کننده
سخت، سختپا، صلب، غیر قابل انعطاف، محکم، مستحکم
صلب