مقاومت سایشی، مقاومت فرسایشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آتشپادی، مقاومت در برابر آتش، ملات نسوز
مقاومت در برابر آتش
در آتشپاد، درآتشبند
مقاومت سیال
باربر
مقاومت در مقابل یخ زدن و آب شدن
تاب مالشی، مقاومت اصطکاک، مقاومت اصطکاکی، مقاومت مالشی، مقاومت مالشی یا سایشی، نیروی مقاوم
مقاومت در برابر یخبندان
مقاومت فرود
سیمان با مقاومت زیاد، سیمان مرغوب
مقاومت ضربهای سنگدانه