ایستگاه باران سنج، ایستگاه باران سنجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باران، بارش، بارندگی، ریزش باران
پهنه باران، سطح ریزش باران، گستره بارندگی
توزیع بارندگی
نمایه باران
تراوش باران
شدت باران، شدت بارندگی
منحنی شدت-مدت و فراوانی باران
به حداکثر رسانیدن بارندگی
پهنه همباران
باران نگار
همگر پخش باران