چرخش، چرخیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پلکان مارپیچ، راه پله مارپیچی
هزار خار
تیر فقراتی
تانسور چرخش
دیوار اساسی، دیوار اصلی باربر
میله شکافدار اتصال
تیر تقویتی
توقف
وسیله متوقف کننده
مسافت توقف
مسافت دید ایستی، مسافت دید توقف