اجرا، انجام، ساخت، عملکرد، کار مفید، کارآیی، نمود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طراحی براساس عملکرد، مبنای طراحی عملکردی
درجه عملکردی
زیست سد
نقطه عملکرد
کنش راننده
ضخامت هم ارز
دستگاه میلگرد یاب بتن با عملکرد بالا
اجرای ناقص