جسم، شی، هدف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخالف
قابل اعتراض، نامناسب
عینی، مقصود، هدف
رهیافت عینی، روش عینی
هدفها
هدفهای طراحی
برخورد با شیئی ثابت، برخورد با شیئی ساکن
هدفهای طرح
نانوشیء