رسوخ جزئی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبکه گذرگاههای عابر پیاده
نفوذ کردن در-به داخل سرایت کردن
نفوذ کردن
روغن نافذ
دخول، فرورفت، فروروندگی، نفوذ
عمق رسوخ
ضریب نفوذ
درجه نفوذ
جوش نفوذی لب به لب
شاخص نفوذ، نشانه نفوذ
آسفالت مکادام نفوذی، ماکادام نفوذی