اختلاط، آمیختن، بهمزدن، درهم ریختن، مخلوط کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیکل مخلوط کردن
اختلاط در محل (درجا)، اختلاط درسر کار، آمیختن درجا، بهمزدن در سر کار
ماده متشکله مخلوط
طول اختلاط، طول تداخل
کارخانه بتنسازی
نسبت مخلوط کردن
نسبت اختلاط، نسبت مخلوط کردن
سرعت اختلاط
سرعت اختلاط، سرعت دوران تند جام کامیون مخلوط کن
شیر مخلوط
زمان اختلاط، زمان مخلوط کردن
زمان اختلاط
آب اختلاط، آب مخلوط
آب اختلاط
ناحیه اختلاط