مکش بافتی، مکش ماتریک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آژند، بستر، خمیر دربرگیرنده، خمیره، زمینه، کالبد، ماتریس، ملات
خمیر در برگیرنده، خمیره، ماتریس
عکس ماتریس
علامت ماتریسی
روش ماتریس سختی
قالب، کالا، جسم، ذات، ماهیت، ماده، موضوع
کلنگ دو سر، کلنگ دوسر
پوشش ترکهای
تکامل یافته، عمل آمدن
عمل آوردن، نگهداری بتن
گرمای گیرش [ملاط بتن]