جاری شدن، صادر شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاری شدن
سیستم مدیریت انرژی
پارامترهای تقاضای مهندسی
جرم نقطهای معادل
جرم معادل
ضخامت هم ارز
علامت نصب
اشتباه برآورد
بر آورد کردن، برآورد، تخمین، تخمین زدن
حجم تخمینی
برآورد، تخمین