رختکن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، قفل کردن
چنگک قفل شونده
گشتاور قفل کننده
مهره پشتبند، مهره پشتگیر، مهره قفلی
گاراژ محفوظ
قفل و دستگیره
بازداشتگاه موقت
درگیری دانه، درگیری سنگدانهها، درهم قفلی دانهای، قفل و بست سنگدانهها
قفل و بست بین سنگدانهها
فضای بسته
محبوس شدن هوا