حرارت آبگیری، حرارت هیدراسیون، گرمای آبش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرمای هیدارته شدن
گرمای واکنش
گرمای انحلال
پمپ حرارتی، تلمبه حرارتی، تلمبه گرمایی
مقاوم در مقابل گرما
شوک حرارتی
سپر حرارتی
انتقال حرارت، گرما رسانی، انتقال حرارت
انتقال گرما
عمل آوردن به کمک گرما، عمل حرارتی، عمل گرمایی
بتن ضد حرارت