ایجاد، تشکیل، تشکیلات، زیرگاه، سازنده، فرم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ثابت تشکیلات
فرم صندوقهای توگود
تغییر شکل زوایهای
تغییر شکل محوری، تغییرفرم طولی
تغییر شکل دو محوری
تابلوی اطلاعاتی ایستگاه اتوبوس
تانسوز تغییر فرم کوشی
تشکیل کلینکر
سازگاری تغییر شکلها
تشکیل ترک
تغییر شکل خزشی، تغییر شکل وارفتگی
تغییر شکل، تغییر فرم، دگر شکلی، دگرریختی، دگرشکل شدگی
تغییر فرم خمشی
انرژی تغییر شکل
مد تغییر شکل