برخوردگاه، بههمپیوستن، پیوندگاه، چندآب، دوآب، محل تلاقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هماب
برون ریزی، فاضلاب، فاضلاب خروجی
آبراهه زاینده، جویبار زاینده
حوزه تاثیر متعادل
اثر، تاثیر، نفوذ
ضریب اثر، ضریب تاثیر
نمودار اثر
خط اثر، خط تاثیر
درون تراوایی، درون نشتی، نشت درونی
رودخانه آبده، زهرسان رود
آب درونی