اوج جریان عابرپیاده، حداکثر جریان عابرپیاده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوج جریان ترافیک، حداکثر جریان ترافیک
اوج جریان وسایل نقلیه، حداکثر جریان وسایل نقلیه
جریان آرتزین دایمی
جریان غیر ماندگار ادواری
آبدهی پایا، آبدهی دایمی، بده پایا
جریان در لوله
جریان مسطح
جریان موازی صفحهای
جاری شدن خمیری، جریان پلاستیک، جریان خمیری، روانی خمیری، سیلان خمیری
جریان پویزی
جریان در داخل مواد متخلخل