آرماتور حرارتی، آرماتورگذاری حرارتی، فولاد حرارتی، میلگرد حرارتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرماتور حرارتی
شیر اطمینان دما
تنش حرارتی
تغییر دما
رابطه دما-خیز
دوربین عکسبرداری زمینی
آجر موزائیک
چشمه آب گرم معدنی
حد بالای میزان مبرّد در محیط کار
طبل مولد جزرومد
انحراف، تحمل، تغییرات مجاز، خطای مجاز، تلرانس، خورند، رواداری، مجال، مرز گذشت، مقدار مجاز، جایز شماری