سالنامه، گزارشهای سالانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یک سال تمام
نشست سالانه
در سراسر سال
نوسان سالیانه
وادادگی برشی، واداده تحت برش
تنش برشی تسلیم، مقاومت برشی تسلیم