به دلیل، وقت، طبق برنامه، کاملاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در جهت
شتاب ثقلی
تغییر فرم خمشی
باقیمانده نامحلول، پسماند نامحلول
باقی مانده نامحلول
باقیمانده نامحلول
اتلاف ناشی از کوتاه شدن ارتجاعی
کاهش بواسطه شکلپذیری / نرمی
باقی مانده، پس مانده، پسمانده، تفاله