عمود راه، گذرراه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برش، برش عرضی، سطح مقطع، سطح مقطع ناخالص، عمود برش، مقطع، مقطع عرضی، مقطع ناخالص، نیمرخ پهنا، نیمرخ عرضی
مقطع عرضی
شیب عرضی
شبکه آبروی عرضی
سفتی میانی
طاق چهار بخش
گذرگاه عابر پیاده
دیوار پلهای عرضی، دیوار همبر
موج متقاطع
موجشکن عرضی
چینهبندی چلیپایی شده