پوشش شناور، سقف شناور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش سطح زمین
پوشش یخ، یخپوش
غیرقابل جبران
زمین تحت پوشش
سرپوش آدم رو
صفحه پوششی سوراخدار، صفحه مشبک، ورق سوراخدار
پوشش پلاستیکی کف
تیر مرکب با صفحه تختی
انرژی کرنشی داخلی قابل بازیابی
مبرّد بازیافتی
استحصال، بازگشت، بازیابی، بازیافت، برگشت، جبران