سرعت برخورد، سرعت تصادف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محل وقوع برخورد، محل وقوع تصادف، محل وقوع تصادم، منطقه برخورد، منطقه تصادف، منطقه تصادم
نوع برخورد، نوع تصادف، نوع تصادم
برخورد با شیئی ثابت، برخورد با شیئی ساکن
برخورد با وسیله نقلیه ثابت، برخورد با وسیله نقلیه ساکن
روش هم مکانی
کلویید، کلوئیدی
آسیاب کلوییدی، آسیاب کلوئیدی
کلوییدی
بتن کلوییدی، بتن کلوئیدی
پودر کلوئیدی، پودر معلق دانهای
تهنشینی ریزدانه، نهشت واریخته