لیست واژه‌ها

elastic-center method

روش مرکز ارتجاعی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

epicenter

رومرکز، کانون زمین‌لرزه، مرکز زلزله، مرکز زمین‌لرزه، مرکز سطحی زلزله

دیکشنری انگلیسی به فارسی

epicentral

رومرکزی، وابسته به مرکز زلزله

دیکشنری انگلیسی به فارسی

epicentral distance

فاصله رومرکزی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

equivalent concentrated load

نیروی متمرکز معادل

دیکشنری انگلیسی به فارسی

explicit central-difference time integration

انتگرال‌گیری زمانی تفاضلات مرکزی صریح

دیکشنری انگلیسی به فارسی

face centered

وجوه پر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

face-centered cubic space lattic

شبکه فضایی مکعبی با مرکز وجهی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

factor of stress concentration

ضریب تمرکز تنش

دیکشنری انگلیسی به فارسی

fiducial centre

مرکز اطمینان

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Fire Control Center

مرکز کنترل حریق

دیکشنری انگلیسی به فارسی

five percent fractile

کسر 5 درصد (صدک پنجم)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها