داخل قرار گرفتن، پوشاندن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیر پوشیده
تیر پوشیده فولادی
روکش کردن، پوشانیدن
نوع جریان
شمع درجا ریز محصور شده با لوله فولادی
پنجره بازشوی محوری
حالت کرنش صفحهای
پلکان، پله
راه پله
چاه بدون پوشش