سوختگی، سوزاندن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماده سوختنی
منطقه پخت
پختن آجر
دستگاه با محفظه احتراق بسته برای سوخت جامد
گچ پزی
کوره گچ پزی
جوشکاری سرب
سوزاندن علف هرز