برس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آج دادن، خط انداختن، مخطط کردن
پوشش حصیری
سطح برس زده
سطح برس خورده
برس زنی
کنارهبندی چپری
قلم موی پرداخت
فرچه توالت، توالت شوی (توالت شور)
جا فرچه توالت، جای توالت شوی