چکش کمپرسی، شکن، شکست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستگی زدا
پیوستگی زُدا، پیوندشکن، جداکننده
برقشکن
کلید خودکار (کلید اتوماتیک)
سنگشکن
خلاء شکن
خلأ شکن