آب انداختن، بالازدگی قیر به سطح، تراوش قیر، روان شدن، روزدن قیر، شیره دهی، عرق کردن بتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب انداختن، رو زدن آب، آبآوری
ظرفیت آب انداختن
گردرنگبری
آهنگ آب انداختن، روند آب انداختن
آهنگ (نرخ) آب انداختن
روزدن قیر