آبخانه، آبخیز، آبده، سازند آبدار، سفره آب زیرزمینی، سفره آبدار، سفره آبده، قشرآبدار، لایه آبدار، لایه آبده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبخوان آرتزین، زمین آبده آرتزین، سازند آبدار آرتزین، سفره آرتزین
آبخیز سازند
آبخیز بسته، آبخیز تحت فشار، سازند آبدار تحت فشار، سفره محدود
سفره آزاد
آبخیزنشتی، زمین آبده نشتی، سازند آبدارتراوشی
سفره آبده موضعی
آبخیز آزاد، سفره غیر محدود