خمیرواری، قابلیت روانی، قابلیت کار، قابلیت کار کردن، قابلیت کاربرد، کارایی بتن، کارآیی، کارپذیری، ورزیدنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارآیی
کارائی
روانکننده، ماده کارآیی ساز
افت کارائی
کارآیی بتن
حفظ کارائی، نگهداری کارائی
کارایی