دستگاه سنجش روانی، روانسنج، روانسنج، دستگاه سنجش روانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شامل بودن
کنسول
تیر یک طرف بسته
تحکیم کردن
آزمایش تحکیم یافته زهکشی شده
آزمایش تحکیم یافته سریع
نرخ سر راست
آزمایش تحکیم یافته زهکشی نشده
استحکام، تحکیم، تراکم، متراکم کردن، یکپارچگی
تحکیم
منحنی تحکیم