فشار محدود کننده، فشار محصور، فشار محصور کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لایه فشارزا
امکان برخورد، امکان تصادف، امکان تصادم
مطالعه امکان برخورد، مطالعه امکان تصادف، مطالعه امکان تصادم
برخوردگاه، بههمپیوستن، پیوندگاه، چندآب، دوآب، محل تلاقی
هماب
همکانون
مطابق بودن با
همساز، همشیب
عنصر قابل انطباق
لایههای همشیب
ترسیم تطابقی، نگارش یک به یک