restrained member

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

عضو درگیر، عضو گیردار، عضو مقید در مقابل دوران [دیکشنری تخصصی عمران و معماری]

ترجمه آنلاین

عضو محدود

واژه‌های مشابه

unrestrained member

عضو غیر مقید در مقابل دوران، عضو نامقید در مقابل دوران

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ارسال دیدگاه

کاربر گرامی، می‌توانید دیدگاه خود را در مورد این مطلب ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها