بالا بردن، بالابر، جک، جک زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاق تخت، تاق ضربی، طاق افقی، لنتوافقی
شمع جکی
یک عضو سازهای عمودی که تمامی ارتفاع دیواره را در بر نمیگیرد و بارهای عمودی و بارهای جانبی افقی را مانند بار هدر تحمل می کند.
مته چکشی
میله جک
مختصات ژاکوبی
ماتریس ژاکوبین
تیر عمودی، ساق قائم، چارچوب، ستون، لغاز
فک، آرواره
سنگشکن فکی
سنگشکن فکی